علیرضا وکیلی | شهرآرانیوز؛ ایام فاطمیه فرصتی است برای بازنگری و تفکر مجدد در یکی از رخدادهای مهم و تأثیرگذار تاریخ اسلام. بازخوانی ماجرای فاطمیه، نهصرفا یادآوری یک اندوه تاریخی، بلکه واکاوی زیربنایی اعتقادات شیعی و سرمنشأ بسیاری از تحولات بعدی جهان اسلام است.
آنچه در این روزهای بزرگ اهمیت مییابد، شناخت عوامل انحراف امت، درس گرفتن از روند ظلم و مظلومیت و آشکار شدن جایگاه بیمانند شخصیتمحوری این واقعه در ساختار امامت، ولایت و حتی تکوین هستی است.
در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین باقریکیا، استاد سطوح عالی حوزه علمیه خراسان، تلاش کردهایم پیامها و ابعاد فاطمیه را بدون ورود به حواشی و با تکیه بر تحلیلی عمیق، واکاوی کنیم تا خواننده به تصویری شفاف و کاربردی از این مقطع تاریخ اسلام دست یابد.
روزهای سرنوشتساز تاریخ اسلام، منحصر به واقعه هجرت، بعثت یا رحلت پیامبر (ص) نمیشود، بلکه حادثه فاطمیه، نقطه عطفی است که باید هرساله بازخوانی شود. ماجرای فاطمیه صرفا موضوع از دست دادن سرور زنان اهل بهشت نیست، بلکه نقطه آغاز انحراف امت از مسیر امامت و ولایت راستین است.
نخستین و مهمترین اثر این تهاجم، تغییر مسیر جامعه اسلامی از خط هدایت الهی بود. هنوز هم آثار شوم آن را میتوان در جهان اسلام و کجراهگیهای امروز دید. بازنگری فاطمیه یعنی بازگرداندن نگاه به ریشههای حقیقی واقعه کربلا و عبرت از اشتباهات امت در نقطه مهم تاریخی.
در بازخوانی فاطمیه، سه مفهوم «ظالم»، «مظلوم» و «منظلم» برجسته میشود. ظالم معنایی روشن دارد، اما مظلوم بودن در فرهنگ اهلبیت (ع)، افتخار و عزت است و معنای خاصی دارد؛ یعنی کسی که تا پایان، مقابل ظلم مقاومت میکند؛ البته اگر کسی بهراحتی تسلیم ظلم شود و ظلم را بپذیرد، این رفتار نکوهیده است و مفهوم سوم در اینجا بهوجود میآید؛ مفهوم «منظلم» در حالتی پدید میآید که بیشتر مردم بهدلیل نبود بصیرت و تعهد کافی، در صحنه حاضر نمیشوند و زمینه ظهور ظلم و ایجاد مظلومیت بزرگ را فراهم میسازند.
این قاعده همیشگی تاریخ است: هرجا انفعال و بیتفاوتی مردم باشد، زمینه پرورش ظالم و تولید مظلوم جدید، فراهم میشود. فهم این قانون، کلید تغییر مسیر آینده امت اسلامی است.
یکی از دلایل اساسی شکلگیری فاجعه فاطمیه، غفلت مردم از بصیرت و تعهد بود. جامعهای که به لحاظ فکری دچار عدمتشخیص زمانه میشود و از نظر عملی به آرمانها و رهبرش وفادار نمیماند، نهتنها خود را از مسیر هدایت منحرف میسازد، بلکه بزرگترین ظلمها را رقم میزند. نتیجه این بیمسئولیتی، مظلومیت نیکان و «منظلم» شدن ملت است؛ درسی که امروز نیز برای مسلمانان و ملتها مصداق دارد و باید همواره بهعنوان یک عبرت بزرگ، محل توجه قرار گیرد.
در نگاه عمیقتر، فاطمیه درس بزرگ ولایتمداری را به نمایش گذاشت. قهرمان اصلی این واقعه، نقش محوری در یاری مظلوم و دفاع از ولایت برعهده گرفت و به الگویی بیهمتا بدل شد. حضور او در صحنه، نه از باب یک رابطه خانوادگی، بلکه برخاسته از دغدغه دفاع از اصل امامت و حفاظت از مسیر هدایت بود. حتی اگر قاعده خانوادگی خلافش را اقتضا میکرد، ضرورت دین و دفاع از ولایت، مهمتر و مقدمتر بود. این همان مفهومی است که هرساله باید بهعنوان میراث معنوی فاطمیه بازشناسی شود.
هرچه به روزهای پایانی زندگی آن شخصیت بزرگ نزدیک میشویم، غم و اندوه خانواده رسالت و اهلبیت (ع) تشدید میشود. این ایام نهفقط یادآور مظلومیت و غربت، بلکه یادآور غربت حقیقی دین و راه هدایت در طول تاریخ است. القاب و صفاتی، چون «شهیده»، «مظلومه»، «راضیه» و «المغصوبهحقها» که در زیارات ذکر میشود، همگی ناظر به عمق واقعه و عظمت ازدسترفته هستند؛ رویدادی که تا امروز هم ناشناخته مانده است و هرسال باید با نگاهی جدید به آن توجه شود.
یکی از ابعاد بازخوانی فاطمیه توجه به این نکته است که در مسئله تهاجم به امامت، حضرت زهرا (س) میداندار حمایت از ولایت و اسوه ولایتمداری شدند.
این شخصیت جایگاه رفیع و بلندی هم در تکوین و هم در تشریع دارند. روایتی است منسوببه امامباقر (ع) که در شأن مادر بزرگوارشان میفرمایند: «اطاعت حضرت زهرا (س) بر همه مخلوقات عالم واجب است.» اعم از جن و انس و انبیا و ملائکه و پرندگان و حیوانات وحشی و درنده. این همان جایگاه تکوینی است.
چنین شخصیتی میداندار حمایت از ولایت شده است و به لحاظ جایگاه تشریعی، روایت دیگری منسوب به خود آقا امیرالمؤمنین (ع) وجود دارد که فرمودند: «من وارد منزل شدم. دیدم آقارسولا... (ص) شرف حضور دارند. امامحسن (ع) سمت راست پیغمبر نشستند و امامحسین (ع) سمت چپ پیغمبر و حضرت زهرا (س) مقابل پدربزرگوارشان زانوی ادب زدند. ایشان فرمودند من شنیدم که پیغمبر فرمودهاند: یا حسن و یا حسین انتما کفهالمیزان و فاطمهلسانه: جایگاه شما در اسلام به عنوان دو امام، جایگاه دو کفه ترازوی دین است.»
توجه کنید که بار را در کفهها میگذارند. تحمل بار بر دوش کفههاست. بعد فرمودند: «جایگاه مادرتان زبانه ترازوی دین است.» در زمان قدیم ترازوهایی بود که الان در قوهقضاییه نمادش وجود دارد. دو کفه و یک زبانه دارد. زبانه نشان میداد که این کفهها درحال اعتدال هستند یا نه، مقابل هم هستند یا نه.
میدانید در ادبیات ما میزان و ترازو نماد حق و باطل است؛ اگر این دو کفه برابر باشند، این حق برقرار است و اگر بالاوپایین باشند، حق برقرار نیست و این مطلب مهمی است؛ یعنی بار امامت بر دوش شماست، ولی نظارت بر امامت با مادرتان زهرا (س).
در پایان بازخوانی فاطمیه، عبرتها و پیامهایی نهفته است که تنها مختص گذشته نیست. امروز نیز هرجا امت دربرابر ظلم، بیتفاوت باشد یا به هدایت و ولایت بیتوجه بماند، تاریخ تکرار خواهد شد، از اینرو دعا برای ظهور منجی و درخواست توفیق در راه ولایت و ظلمستیزی، اهمیتی همهجانبه دارد. باید ایمان داشت که مقاومت، بصیرت و وفاداری به خط ولایت، راه رهایی و سرافرازی امت خواهد بود.